?محدث قمى و استفاده از فرصت‏

 

مرحوم شيخ احمد آخوندى گويد در دوره رضاخان من از مشهد به تهران مى‏آمدم در بين راه از دور ديدم شيخى در كنار جاده نشسته بساطى هم در جلو دارد. وقتى نزديك شديم ديدم حاج شيخ عباس است تعجب كردم كه ايشان تنها در اين بيابان چه مى‏كند به راننده گفتم نگه دارد راننده ماشين را متوقف كرد. رفتم از محدث قمى پرسيدم اينجا تنها چه مى‏كنيد: فرمودند من با ماشين جلويى آمده بودم ماشين در اينجا پنچر كرد راننده گفت چون آخوند در ماشين است ماشين پنچر شده و به من گفت بايد پياده شوى مسافران هم حرف او را تصديق كردند گفتند راست مى‏گويد. تا شما هستى اين طور مى‏شود. من هم پياده شدم گفتم چرا بيكار بنشينم و وقتم را به هدر بدهم، لذا عبايم را پهن كرده شروع به نوشتن كردم تا اينكه خداوند متعال برايم  فرجى رساند كه شما رسيد

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1396-10-26] [ 02:17:00 ب.ظ ]